عصر، عصر دیجیتال است. بسیاری از نیازهای ما به شیوهای جدید رفع میشوند. صبحها با صدای زنگ موبایلمان از خواب بیدار میشویم و شبها به کمک اپلیکیشنهای موجود، موسیقی ملایمی پخش میکنیم تا به خواب برویم. بماند که در این میان تا چه اندازه با وسایلی چون موبایل، لپتاپ و کامپیوتر سر و کار داریم و با آنها فعالیتهای گوناگونی انجام میدهیم. پس تعجبی ندارد که دنیای کسب و کار و بازاریابی نیز حال و هوایی دیجیتال پیدا کند و به کمک ابزار موجود، شگردهای جدید، جایگزین قدیمیها شوند.
استراتژی دیجیتال مارکتینگ
استراتژی دیجیتال مارکتینگ ارزیابی اهداف مشخصی است که از طریق کانالهای مختلف، قابل دستیابی هستند. تعریف سادهترش اما این است: استراتژی بازاریابی دیجیتال برنامهای است که به شما کمک میکند به اهداف کسبوکاری خود برسید و در راه رسیدن به این اهداف از ابزارهای موجود، کمپینها و کانالهایی مثل رسانههای فردی، پولی و اکتسابی استفاده کنید.
مراحل تدوین استراتژی دیجیتال مارکتینگ
گام اول: برای خریداران خود، پرسونا بسازید
اولین چیزی که برای هر نوع بازاریابی باید بدانید، این است که بازاریابی شما قرار است کدام دسته از افراد را مورد هدف قرار دهد و دقیقا میخواهید چه کسی را جذب کنید. کاربرد ایجاد پرسونای خریداران همین است که به شما در تدوین استراتژی دیجیتال مارکتینگ کمک کند. پرسونا ساختن یعنی شما از قبل بدانید چه کسی به احتمال زیاد مشتری شما خواهد بود و در واقع ویژگیهای مشتری هدف خود را حدس بزنید. برای مثال اگر کسبوکار شما در حوزهی پوشاک است باید ببینید مشتری هدف شما در چه سن و سالی است، چه جنسیتی دارد، حدود قد و وزنش چقدر است، چه سرگرمیهایی دارد، شغلش چیست و اطلاعاتی مانند این. هرچقدر این اطلاعات جزییتر باشند، شما میتوانید نیازهای مشتری خود را بهتر برآورده کنید. سایت HubSpot امکانی برایتان فراهم کرده است که بتوانید تا سه پرسونا به صورت رایگان بسازید.
گام دوم: اهداف و منابع خود را مشخص کنید
هدف هر بخش از کسبوکار باید در راستای هدف کلی بیزنس باشد. مثلا اگر هدف شما این است که درآمد خود را در سال جاری ۲۰٪ افزایش دهید، ممکن است همکاران بخش بازاریابی شما به دنبال افزایش ۵۰ درصدی گرفتن لید باشند، تا هدف کلی کسبوکار را محقق کنند. هدف بازاریابی شما، هرچیزی که باشد، به منابع مناسبی احتیاج دارید تا رسیدن به آن ممکن شود. این منابع میتوانند ابزارهای فیزیکی مثل تجهیزات بهروزتر برای فیلمبرداری باشند، یا ایجاد یک کانال جدید مانند ایمیل مارکتینگ برای ارتباط با مخاطبان یا حتی یک فرد متخصص.
گام سوم: کانالهای دیجیتال مارکتینگی که در اختیار دارید را ارزیابی کنید
خیلی وقتها پیش میآید که موقع مرتب کردن کمد ابزار یا لباسهایمان به یک مورد بر بخوریم که اصلا وجودش را فراموش کرده بودیم. برای اینکه چنین اتفاقی دربارهٔ کانالهای دیجیتال مارکتینگمان نیفتد، بهتر است یک لیست از این کانالها داشته باشیم. باید بدانید چه کانالهایی برای دیجیتال مارکتینگ در اختیار دارید. هر کانالی در اختیار دارید را در یک spreadsheet جمعآوری کنید. حالا یک نمای کلی از رسانههایی که در دسترس شماست پیش روی خود دارید. این رسانهها به سه دسته تقسیم میشوند. رسانههای فردی، اکتسابی و پولی که در زیر توضیح مختصری از آنها را میخوانیم.
• رسانهی فردی یا owned media هر دارایی دیجیتالی است که مخصوص به برند شماست؛ مانند وبسایت برند، اکانت اینستاگرامی که در اختیار دارید، بلاگی که در آن مینویسید و هر ابزار دیجیتال دیگری که به آن دسترسی دارید.
• رسانهی اکتسابی یا earned media به اعتباری میگویند که شما از طریق بازاریابی دهانبهدهان (Word Of Mouth) کسب کرده باشید. ممکن است این رسانه کارهای مربوط به روابط عمومی شما باشد، محتوایی باشد که شما در بلاگ خود منتشر کردهاید و چندین بار به اشتراک گذاشته شده است یا تجربهی رضایتبخش یک مشتری باشد. رسانهی اکتسابی تصدیقی است که شما با استفاده از این روشها بدون پرداخت هیچ هزینهای به دست آوردهاید.
• رسانههای پولی یا paid media آن دسته از رسانهها هستند که شما در ازای دیده شدن در آنها باید هزینهای را پرداخت کنید. این دسته شامل ابزارهایی مثل گوگل ادز، پستهای اسپانسردار در شبکههای اجتماعی، تبلیغات بنری در وبسایتها، تبلیغات تلویزیونی یا هر وسیلهی دیگری است که با این سیستم کار کند. مشخص کردن دقیق این کانالها و انواع آنها به شما کمک میکند از ابزارهای خود دقیقتر و در جخت اهداف خود استفاده کنید.
گام چهارم: برای تولید محتوای خود برنامهریزی کنید
محتوا، که بخشی از رسانههای فردی هر برند است، قلب دیجبتال مارکتینگ محسوب میشود. هر پیامی که برند شما ارسال میکند میتواند به عنوان محتوا شناخته شود؛ از صفحهٔ «دربارهی ما» گرفته تا پستهای بلاگ و کتابهای الکترونیکی (e-book) منتشر شده. محتوا، بازدیدکنندگان شما را به لید تبدیل میکند و حضور آنلاین شما را بهبود میبخشد. برای بهبود کمپینهای رسانهی فردی و محتوای خود میتوانید از تکنیکهای زیر استفاده کنید:
• محتواهای فعلی خود را بررسی کنید.
• کمبودهای محتوا را شناسایی کنید.
• یک برنامهی منسجم برای تولید محتوا بنویسید.
گام پنجم: کمپینهای رسانههای اکتسابیتان را بررسی کنید
• مرحلهی بعدی در تدوین استراتژی بازاریابی دیجیتال این است که به کارهایی که تا امروز برای بازاریابی برند خود انجام دادهاید فکر کنید و به کارامدی هر یک امتیاز دهید. برای راحتی کار خود میتوانید از ابزاری مثل Google Analytics استفاده کنید. به آنها رتبه دهید و مشخص کنید بیشترین جذب ترافیک و لید از کدام بخش بوده است، کدام پست شما در شبکههای اجتماعی بیشتر به اشتراک گذاشته شده است یا کدام تدبیر شما رضایت مشتری را به همراه داشته است و مواردی از این دست. روی نقاط قوت خود تمرکز کنید. نقاط ضعف خود را بشناسید، آنها را اصلاح یا با کمپینهای دیگر جایگزینشان کنید.
گام ششم: کمپینهای رسانههای پولیتان را بررسی کنید
مانند آنچه در مرحله قبل انجام دادید این بار کمپینهای پولی خود را بررسی کنید. مثلا بررسی کنید که آیا تبلیغات تلویزیونی که چند ماه پیش پخش کردید، نتیجه مثبتی داشته است یا خیر. پلتفرمهای مختلفی که در آنها تبلیغات پولی انجام دادهاید را بررسی کنید و نقاط ضعف و قوت هر یک را بشناسید. تصمیم بگیرید که آیا تداوم تبلیغات در هرکدام از پلتفرمها بهینه است یا نه و اینکه کدامیک از آنها بیشتر برای رسیدن به اهدافتان به شما کمک میکنند.
گام هفتم: تمام گامهای بالا را در کنار هم به کار بگیرید
با ساخت پرسونای خریدار توانستید او و نیازهایش را بشناسید، سپس هدف و ابزارهایتان را شناختید، با بررسی کانالهای مختلف بازاریابی که تاکنون از آنها استفاده کردهاید توانستید ببینید کدامیک مؤثرتر بودهاند و حالا وقت آن است که از تمام این مراحل استفاده کنید و یک سند استراتژی جامع برای خود تهیه کنید و مطابق با آن پیش بروید. سند استراتژی شما نقشهی راه موفقیتتان است. بهتر است استراتژی دیجیتال مارکتینگ خود را برای طولانی مدت، حدودا ۶ تا ۱۲ ماه، برنامهریزی کنید. این نکته به شما و تیمتان کمک میکند بدانید هر کاری را دقیقا تا چه موقع باید تمام کرده باشید.
بازاریابی محتوا (Content Marketing):
بازاریابی محتوا یعنی اینکه هر نوع محتوای جذاب و مرتبط به کسب و کارتان را، شامل محتوای متنی، ویدیویی، صوتی و حتی مجله و... به رایگان در اختیار کاربران قرار بدهید. به این ترتیب آنها را به سمت برند خودتان جذب کرده و سپس تبدیلشان کنید به خریدار، مشتری و در نهایت مشتری وفادار!
بازاریابی محتوا یا همان Content Marketing یک رویکرد بازاریابی استراتژیک است که بر ایجاد و توزیع محتوای ارزشمند، مرتبط و ثابت برای جذب و حفظ مخاطبان مشخص و در نهایت، هدایت مشتری سودآور تمرکز دارد.
در نگاهی ساده تر بازاریابی محتوا یعنی اینکه هر نوع محتوای جذاب و مرتبط به کسب و کارتان را، شامل محتوای متنی، ویدیویی، صوتی و حتی مجله و... به رایگان در اختیار کاربران قرار بدهید. به این ترتیب آنها را به سمت برند خودتان جذب کرده و سپس تبدیلشان کنید به خریدار، مشتری و در نهایت مشتری وفادار!
البته بازاریابی محتوا صرفا برای فروشگاههای اینترنتی نیست و اغلب کسب و کارها، حتی غیر اینترنتیها میتوانند از آن بهرهمند شوند! در ادامه بهتر متوجه منظورم خواهید شد.
مزایای بازاریابی محتوا چیست ؟
• اعتمادسازی میکند
قبل از اینکه بازاریابی محتوا در میان گزینههای بازاریابی ما باشد، چه راههایی داشتیم؟ تبلیغ کردن، تماس گرفتن، ارسال پیامک و... . اما به نظر شما کدام کاربری به محض مشاهده یک تبلیغ یا شنیدن صدای بازاریاب شرکت پشت تلفن، میتواند سریع به او اعتماد کند؟ یکی از مزایای بازاریابی محتوا این است که به دلیل کمک کردن به مخاطب و همینطور به دلیل نشان دادن جنبه انسانی کسب و کار به او، اعتماد بیشتری را نسبت به دیگر روشها جلب میکند.
• گاهی هزینه ها را کاهش میدهد
در گذشته به راحتی میگفتیم بازاریابی محتوا هزینه جذب هر مشتری (CPC) را کاهش میدهد. اما امروز با توجه به افزایش رقابت در همه رسانهها، از گوگل گرفته تا شبکه های اجتماعی، نمیشود الزاما گفت هزینههای بازاریابی محتوا از تبلیغات کمتر است. مثلا امروز سئو کردن سایت در حوزههای پررقابتی مثل طراحی سایت، خرید بلیط هواپیما و... هزینه های واقعا بالایی دارد. با اینحال هنوز هم بازاریابی محتوا در بسیاری از حوزهها هزینه را تا حد زیادی پایین میآورد.
• مخاطب علاقهمند را جذب میکند
یکی از مهمترین مزیتهای بازاریابی محتوا این است که در بسیاری از مواقع به بازاریابی درونگرا تبدیل میشود! بازاریابی درونگرا آندسته از راهکارهای بازاریابی هستند که مخاطب را به سمت شما جذب میکند، نه شما را به سمت او! مثلا وقتی شما تبلیغ میکنید، خودتان به سراغ کاربر رفتهاید. اما وقتی سایتتان را در گوگل سئو میکنید، مخاطب است که در گوگل کلمات را برای رسیدن به سایتتان جستجو میکند. نکته اینجاست که در این شرایط صرفا مخاطبان علاقهمند به محصول و خدماتتان هستند که وارد کسب و کار شما میشوند و این یعنی نرخ تبدیل کاربر عادی به خریدار بالا میرود.
• کاربران زیادی جذب میکند!
با توجه به اینکه امروز اغلب رسانههای مورد استفاده در بازاریابی محتوا، مثل گوگل، اینستاگرام، اپهای پادکست، یوتیوب و... مخاطبان زیادی دارند، در صورتی که فعالیت اصولی و درستی داشته باشید میتوانید روزانه کاربران بسیار زیادی را به سمت برندتان جذب کنید.
• اثر گذاری بلند مدت
در اغلب مواقع زمانی که شما هزینهای برای تبلیغات میپردازید، به محض قطع کردن هزینه اثر تبلیغ هم از بین میرود. اما در مقابل مزیت بازاریابی محتوا این است که در بسیاری از شرایط هزینههای صرف شده تا مدتها برای شما درآمد ایجاد میکنند. مثلا مقالههایتان حتی اگر دیگر روی سئو سایتتان کار نکنید، تا چندین ماه در نتایج جستجوی گوگل باقی میمانند، ویدیوهایتان در نتایج جستجوی یوتیوب دیده میشوند و...
بهینهسازی سایت برای موتورهای جستوجو (SEO ):
بهینهسازی برای موتوهای جستوجو یا همان سئو (Search Engine Optimization) به معنی انجام فعالیتهایی است منجر میشود سایتها هنگام جست¬¬جوی کاربران با کلیدواژههای مخصوص، در موتورهای جستوجو بهتر دیده شوند.
همه موتورهای جست¬وجو شرایطی را طراحی کردهاند که هر ساله به¬روز میشود و به هر وب¬سایتی که برای آن شرایط بهینه-تر طراحی شده باشد، امتیاز بهتری میدهند و طبیعتاً در نتایج جست¬وجوی کاربران، آن سایت را بالاتر قرار می¬دهند. برای دیدن الگوریتم امتیازدهی گوگل میتوانید از راهنمای گوگل بهره ببرید.
روی کدام موتور جستوجو متمرکز شویم ؟
موتو¬رهای جست¬وجوی گوناگونی با الگوریتمها و قدمتهای متفاوت وجود دارند، اما همان¬طور که می¬دانید، رهبر این صنعت گوگل است؛ اگرچه رقبای بزرگی چون ماکروسافت و یاهو نیز در این بازار حضور دارند.
در شکل زیر سهم بازار سایر موتورهای جست¬جو مثل بینگ، یاهو، AOL، ASK، بایدو را می¬بینید. اما شاید بتوان گفت سهم گوگل در کشور ما بیشتر از این اعداد خواهد بود لذا بهترین گزینه آن است که زمان و پول خود را برای بهینهسازی سایت در گوگل اختصاص دهیم که البته با این کار سایت شما نسبتاً برای سایر موتورهای جست¬وجو نیز تا حد خوبی بهینه خواهد شد چرا که بسیاری از الگوریتم ها و فاکتورهای بهینهسازی موتورها مشابه است.